بدون عنوان
93.08.20
93.08.21
سلام اوضاع خوب امیرعباس دیگه پسر گلم کم کم یادت گرفته * چیزی رو دستش میدیم یا طرفش میاریم بگیره و سریع هم میگذاره دهنش * موقع مک زدن انگشتاش آواز میخونه گاهی هم غر میزنه البته تا حالا دو تا انگشتش رو مک میزد چند روزه یاد گرفته شصتش رو مک میزنه * چند باری تصمیم گرفته قل بخوره و دو سه باری دمر شده * موقع پخش گزارش ورزشی یا فوتبال هم پای باباش نظرات کارشناسی میده * پایین گهواره اش عروسک اویزون کردم روی زمین خوابیده بود ولی نزدیک گهواره اش طوری که میتونست عروسکهارو بگیره اما وقتی دید دستش نمیرسه جالب بود با پاهاش به عروسکها میزد * دیگه موقع شربت خوردن بادستش دست منو پس میزنه و کلی مشکلات درست میکنه و بیشتر اوقات شربت رو ت...
نویسنده :
مامان سیدامیرعباس چشم تیله ای
13:29
امیرعباس با لباس مشکی
93.08.14
سلام قبل از هر چیز انشاالله عزاداریهاتون مورد قبول درگاه حق و اقا و مولایمان امام حسین علیه السلام و عزیزانشان قرار گرفته باشه. من که امسال محروم بودم از همه چیز فقط پای تلویزیون نشستم ... و به امیرعباسی رسیدم. فقط شب تاسوعا توی محل خودمون مراسم بود رفتم که اونم امیرعباسی منو حسابی سکته داد. نمیدونم چرا وقتی از خونه اوردمش بیرون نفسش گرفته بود... از حمام هم که میارمش بیرون اینطوری میشه نمیدونم چرا از جای گرم توی جای سرد میبرمش اینطوری میشه خیلی حساسه نمیدونم باید ببرمش دکتر یا خودش خوب میشه.... و روز عاشورا هم با بابایی امیرعباس و امیرعباسی رفتیم بیرون یه دوری زدیم و اومدیم خونه چند تا هیات و دسته دیدیم. خلاصه امسال خیلی از این د...
نویسنده :
مامان سیدامیرعباس چشم تیله ای
20:30
امیرعباس سقای کوچولو
- روز 7 محرم منتسب به حضرت علی اصغر ع 93.08.09
سلام سه شنبه امیرعباس رو بردم دکتر و نرفتیم برای واکسن نگران بود نکنه سرماخوردگی داشته باشه. دکتر کلی دارو داد و سونوگرافی گفت ریفلاکس داره فرداش رفتیم سونوگرافی و بردیم به دکتر نشون دادیم درست حدس زده بود کلی دارو داد نزدیک صدوهفتاد هزار تومان ... چی بگم؟ ............ فقط خدا کنه اثر داشته باشه اینهمه وقت گذاشتن و هزینه کردن گفتم بگذار حالش خوب باشه واکسن اذیتش میکنه برای امروز که بریم مصلی اما یادم رفته بود هرچی خواست خدا باشه همون میشه. از دیروز چشمم بدجوری درد میکرد و دیشب کارم به داروخانه و خریدن پماد و قطره کشید بدجوری چرک کرده بود. دم صبح نمیدونم بخاطر اینکه شب قبلش عصبی شده بود ........... یا بخاطر اینکه از ناهار چیزی نخو...
نویسنده :
مامان سیدامیرعباس چشم تیله ای
18:17
93.08.05
بدون عنوان
سلام از اعضا نی نی وبلاگ یه سوال داشتم چرا دوستانی که در نی نی وبلاگ نیستن نمیتونن برام نظر بگذارن اینو از مدیر سایت سوال کردم اما جوابی دریافت نکردم. ممنون
نویسنده :
مامان سیدامیرعباس چشم تیله ای
11:02